مجال

مجال

در وانفسای لایک (Like) و سین (Seen) شبکه‌های اجتماعی امروز، مجالی لازم بود برای نوشتن آرام و پایدار. نوشتنی که هم در زمان بماند و هم خواننده و نویسنده را درگیر اعداد بازدید و پسند نکند.

آخرین نظرات
  • ۱ بهمن ۹۸، ۱۶:۱۵ - مجید اسطیری
    هو حق

خادم چند دقیقه‌ای

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۵:۲۸ ب.ظ

طبق روال معمول، سعی‌ام براین بود که بلیط قطار تهران-مشهد را طوری بگیرم که تا حرکت قطار مشهد-سرخس چند ساعتی فاصله باشد. فاصله‌ای که با یک رفت و برگشت از راه‌آهن تا حرم پر می‌شد. صبح علی‌الطلوع در هوای سرد پاییزی مشهد، پیاده تا حرم رفتم. طبق ساعت طلوع شده بود اما ابرهای متراکم اجازه خودنمایی به خورشید نمی‌دادند. باران نم‌نم شروع شده بود. مثل همیشه از ورودی شیخ طبرسی وارد شدم و صحن انقلاب را رد کردم. یک کبوتر سفید زیبا روی صحن خیس راه می‌رفت و گهگاهی پایش می‌لغزید. فضای حرم و باران پاییزی اول صبح به اندازه‌ی کافی شاعرانه بود. اما صحنه‌ای را دیدم که عیشم را تکمیل کرد.
خادمان جوان سبزپوش برای در امان ماندن فرش‌های پهن در صحن از باران، شتابان آن‌ها را جمع می‌کردند. تا اینجایش طبیعی است خب. قشنگی‌اش آن‌جایی بود که زائران، هر مرد جوان یا پیری، شانه زیر یک فرش می‌دادند و آن را تا حجره‌های کنار صحن می‌بردند. نمی‌دانم در دلشان چه می‌گذشت. شاید به این که چند دقیقه‌ای خادم امام شده‌اند افتخار می‌کردند. هرچه بود حال خوبی داشتند. جمع کردن فرش‌ها زودتر از آن‌که باران شدید شود تمام شد و هرکسی به دنبال کارش رفت. برای من هم چند دقیقه زیر باران خادمی کردن خیلی شیرین بود. طعم این کار دسته‌جمعی هنوز برایم مانده است.

۹۸/۰۸/۰۷
علی

نظرات (۱)

سعادت بزرگیه نصیب هرکس نمیشه خوش به حالتون :) 

پاسخ:
بله همینطوره. ان‌شاءالله که نصیب شما هم بشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی