مجال

مجال

در وانفسای لایک (Like) و سین (Seen) شبکه‌های اجتماعی امروز، مجالی لازم بود برای نوشتن آرام و پایدار. نوشتنی که هم در زمان بماند و هم خواننده و نویسنده را درگیر اعداد بازدید و پسند نکند.

آخرین نظرات
  • ۱ بهمن ۹۸، ۱۶:۱۵ - مجید اسطیری
    هو حق

ولی خب...

چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۱۸ ب.ظ

از آن آدم‌های بی‌ذوق بود در امر عاشقی. نه فیلم‌های عاشقانه را نگاه می‌کرد و نه حسی نسبت به آهنگ‌های روز داشت. با این‌که اهل کتاب بود اما سراغ رمان‌های عاشقانه هم نمی‌رفت. یک‌بار از او پرسیدم: یعنی تابحال نشده حسی نسبت به یک دختر داشته باشی؟ مثل همیشه مکث کرد که تحکم صحبتش را بیشتر کند.

جواب داد: اتفاقا خیلی دلم می‌خواست من هم عاشق می‌شدم. زندگی‌ام می‌شد همان یک نفر. برایش کار می‌کردم و به عشقش روزم شب می‌شد. خلوت تنهایی‌هایم بود و نگفته‌هایم را به او می‌گفتم. با ناراحتی‌اش تب می‌کردم و شب و روز برای یک لبخندش تلاش می‌کردم. ولی خب...

پرسیدم ولی خب چی؟ نکند تجربه‌ی شکست عشقی داشته‌ای؟ لبخندی زد و گفت: نه. نمی‌خواهم ادعایی برایت بکنم ولی خب احساس می‌کنم روحم آن‌قدر کوچک نیست که به این چیزها دل خوش کند. دیگر چیزی نگفت. می‌شناختمش. بی‌راه نمی‌گفت.

۹۸/۰۸/۰۸
علی

نظرات (۲)

۰۸ آبان ۹۸ ، ۱۹:۳۰ اشکان ارشادی

سلام 

اتفاقا در همین مورد ، برای فردا یا پس فردا ، تجربه‌ای از خودم می نویسم که خیلی به پستت مربوطه. حتما نظری بگذار. 

در پست الانم نیز بد نبود ، نظری میگذاشتی ، ولی برای پست آینده حتما بگذار چون عجیب به متن پستت نزدیکه.

پاسخ:

سلام علیکم.

پیگیرتون هستم...

سلام!

ای بابا چقدر باکلاس بوده! خخخ عاشق نمیشده :))

پاسخ:

سلام علیکم.

بله اینجوری هم میشه بهش نگاه کرد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی